باران...
پنج سال پیش وقتی حضور شیرین و پر مهرت را حس کردم و دانستم دختر عزیزی مهمان وجودم شده باران بارید! تو آمدی و نامت را با خود آوردی ... تو آمدی و باران عشق ، آسمان زندگیم را بارانی کرد... تو آمدی و هوا بهاری شد... تو آمدی و باران بارید و آسمان دلم را شست و حال و هوای مرا با طراوت کرد! باران من... برای داشتنت هرچه خدا را شکر گویم کم است پس ببار تا همیشه ...و بگذار در سایه رنگین کمانت آرام گیرم و بدان عاشقانه دوستت دارم عزیزترینم ...
نویسنده :
مامان
8:11